گاه نوشت‌های سینا بخشایشی

انسان

پنجشنبه, ۶ فروردين ۱۳۸۸، ۰۴:۰۵ ق.ظ

من کوچکم

آنقدر کوچک

که دنیا در چشم کودکی

و آنقدر بزرگ

که یک واژه

در نگاه یک عالم.

من کوچکم

کوچکی بزرگ و بزرگی کوچک

که گاه

چون ماسه از دستان کودکانه

فرو می‌ریزم

و گاه

روی قله‌ها گام بر می‌دارم.

گاه هیچم و گاه همه چیز!

گاه هستم و گاه نیستم!

گاه مجنونم و گاه دانا!

گاه میرم و گاه گدا!

و اینها از آن جهت‌اند

که من

        «انسانم»

و این خصلت من است.

                                                             «شکوفه بخشایشی»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۱/۰۶
سینا بخشایشی

نظرات  (۳)

تقدیم به دلنوشته شما وسال نو مبارک
سلام...
.
.
.
شب خوش.
زندگی با ماجراهای فراوانش
ظاهری دارد بسان بیشه ای بغرنج و در هم باف
ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ است.
چیست اما ساده تر از این که در باطن
تار و پود هیچی و پوچی هماهنگ است

ماجرای زندگی آیا
جز مشقتهای شوقی توامان با زجر
اختیارش همعنان با جبر
بسترش بر بعد فرار و مه آلود زمان لغزان
در فضای کشف پوچ ماجرا ها چیست
من بگویم یا تو میگویی
هیچ جز این نیست؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی