گاه نوشت‌های سینا بخشایشی

شاید!

دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۸۸، ۰۱:۲۲ ب.ظ

قطره‌ام چون اشک، شاید کمتر از آنم که من
بارها از چشم معشوقانه‌ات افتاده‌ام...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۲/۱۰
سینا بخشایشی

نظرات  (۵)

به نام خدا

دو صد درود و سلام تهیت و شاد باش خدمت سینا بخشایشی ، دانشجو ، شاعر ، طنزپرداز ، ادیب و ... معاصر .
با تبریک نوروز باستانی ایرانی ، به خدمت شما !
سال نو بر تو میمون باد ، از نوع انگوری ! ( منظور همان گوریل معروف است که تخلص میمون یافته )
خلاصه ، مایه ی بس مباهات و فخز ماست که وبگاه تاریک و نمور ما ، مخاطب منورالروحی همچنین حضرتعالی دارد که هر از گاهی کرشمه و عنایتی به جانب ما گسیل می دارید ( این کرشمه هیچ ارتباطی با نشریه دانشجویی مهرآستان ندارد)
خلاصه اینکه این وبگاه شما ، کمی برای ما ثقیل الفهم به نظر میرسد . ما هرچه به ذهن ضعیف و ناقص خود فشار می آوریم که بفهمیم بلکه نظری درخورد بدهیم ، احساس عجز میکنیم ، از روی ناچاری این اراجیف رو به هم می بافیم... امیدواریم که مورد قبول درگاه شما واقع افتد و ما را به قدر سواتمان ( سوادمان ) محاکمه کنید.
توفیق رفیق راهتان باد.
راستی ، پیوندمان مبارک...

شما را پیوند کردم
ولی اشک ریختن خوبه، شاید یجورایی دوست داشتن و ثابت می کنه...
درود،
از آدرس زیر برای دانلود فایل تفسیر آیات 17 تا 20 سوره زمر استفاده کنید:

http://up.iranblog.ir/7/1271259632.doc
کچا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟/که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هرشب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی